خامفروشی و بحران رقابتپذیری در صنعت سنگ ایران
خامفروشی و بحران رقابتپذیری در صنعت سنگ ایران: تحلیلی بر تهدید تکرار تجربههای گذشته
ایران از جمله کشورهایی است که از ذخایر غنی سنگهای تزئینی و ساختمانی برخوردار است و از منظر تنوع و کیفیت مواد معدنی، در میان کشورهای برتر جهان قرار دارد. با این حال، ضعف در سیاستگذاری صنعتی، ناپایداری اقتصادی، و نگاه کوتاهمدت به صادرات، موجب شده است تا این ظرفیت بالقوه در مسیر افول قرار گیرد. این مقاله با نگاهی تحلیلی به وضعیت کنونی صنعت سنگ ایران، به بررسی پیامدهای خامفروشی و ضرورت حمایت از صادرات فرآوریشده میپردازد.
مقدمه
در تاریخ معاصر اقتصاد ایران، محصولاتی چون فرش، زعفران، پسته و خاویار نهتنها به عنوان کالا، بلکه به عنوان برندهای ملی و نمادهای اصالت ایرانی در بازارهای جهانی شناخته میشدند. این محصولات، زمانی مرجع کیفیت و استاندارد در جهان بودند؛ اما در سالهای اخیر، بهدلیل نبود سیاستهای حمایتی و توسعهای، بازارهای جهانی آنها بهتدریج در اختیار رقبا قرار گرفته است. اکنون خطر مشابهی صنعت سنگ ایران را تهدید میکند.
1. جایگاه ایران در صنعت جهانی سنگ
ایران از نظر میزان ذخایر سنگهای تزئینی و ساختمانی، در میان کشورهای شاخص جهان جای دارد. تنوع زمینشناختی گسترده، موجب شده تا کشور از منابع ارزشمندی همچون تراورتن، مرمریت، گرانیت و سنگهای آهکی برخوردار باشد. برآوردها نشان میدهد بیش از ۶۰ نوع سنگ تزئینی با بیش از ۲۰۰ رنگ و طرح مختلف در ایران قابل استخراج است. این تنوع، فرصت بیبدیلی برای ایجاد ارزش افزوده و برند ملی در صنعت سنگ فراهم میکند.
2. چالشهای ساختاری و سیاستی صنعت سنگ ایران
با وجود این ظرفیت عظیم، صنعت سنگ کشور در سالهای اخیر با رکود عمیقی مواجه بوده است. مهمترین عوامل مؤثر در این رکود عبارتاند از:
· رکود بازار مسکن و ساختوساز داخلی؛
· تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای بانکی در نقلوانتقال ارز؛
· افزایش هزینههای تولید (حملونقل، انرژی و تجهیزات معدنی)؛
· فقدان سیاستهای حمایتی برای صادرات فرآوریشده؛
· نبود برند ملی و ضعف در بازاریابی بینالمللی.
در نتیجه، بسیاری از واحدهای فرآوری سنگ در کشور یا تعطیل شدهاند یا با حداقل ظرفیت فعالیت میکنند.
3. خطای راهبردی در ترویج خامفروشی
در سالهای اخیر، جریان فکری و تبلیغاتی خاصی در فضای سیاستگذاری کشور در حال شکلگیری است که صادرات سنگ فرآوریشده را به زیان اقتصاد ملی قلمداد میکند. استدلال اصلی این جریان، پایین بودن قیمت صادراتی سنگهای فرآوریشده (در حدود ۵ تا ۷ دلار در هر مترمربع) است که بهزعم آنها معادل «صادرات انرژی» محسوب میشود.
با این حال، دادههای واقعی صنعت نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از سنگهای فرآوریشده ایرانی با قیمتهایی بین ۲۰ تا ۳۰ دلار و در برخی موارد تا ۱۰۰ دلار صادر میشوند.
در مقابل، صادرات سنگ خام با تعرفهی صفر درصدی، عملاً موجب از بین رفتن مزیت رقابتی تولیدکنندگان داخلی میگردد و شرایطی را ایجاد میکند که سنگ ایرانی در بازارهای کشورهای همسایه با قیمتی کمتر از بهای تمامشدهی تولید در داخل فروخته شود.
4. تجربههای گذشته و تکرار خطا
تجربهی محصولاتی چون زعفران، پسته و خاویار نشان داده است که خامفروشی و واگذاری ارزش افزوده به دیگر کشورها در نهایت به تضعیف جایگاه جهانی برند ایرانی منجر میشود. امروز زعفران ایرانی با بستهبندی اسپانیایی، پسته ایرانی با برچسب آمریکایی و خاویار ایرانی با نام روسی در بازارهای جهانی عرضه میشود. ادامهی سیاستهای مشابه در حوزهی سنگ نیز میتواند همان مسیر را تکرار کند.
5. پیشنهادها و راهکارهای سیاستی
برای جلوگیری از بحران در صنعت سنگ ایران، مجموعهای از اقدامات سیاستی ضروری است:
· بازنگری در تعرفهی صادرات سنگ خام و وضع تعرفههای حمایتی برای صادرات فرآوریشده.
· ایجاد مشوقهای مالیاتی و تسهیلات ارزی برای واحدهای فرآوری داخلی.
· توسعهی برند ملی سنگ ایران از طریق نهادسازی و بازاریابی بینالمللی.
· سرمایهگذاری در فناوریهای نوین فرآوری و کاهش مصرف انرژی.
· توسعهی آموزشهای تخصصی در زمینهی طراحی، بستهبندی و استانداردسازی صادرات.
جمعبندی
صنعت سنگ ایران، اگرچه از مزیت طبیعی برخوردار است، اما بدون راهبردی مبتنی بر فرآوری، ارزش افزوده و توسعهی برند ملی، به سرنوشت سایر صنایع خامفروش دچار خواهد شد. خامفروشی نهتنها مانع توسعهی پایدار است، بلکه اشتغال، نوآوری و جایگاه جهانی ایران را نیز تضعیف میکند. امروز، زمان تصمیمگیری برای حمایت از تولید ملی و جلوگیری از تکرار حسرت تاریخی صنایع ایرانی فرارسیده است.